درباره وبلاگ


نجوم را بیاموزید ولی فقط برای شناخت بهتر خداوند ............
آخرین مطالب
پيوندها
نويسندگان


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 11
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 35
بازدید ماه : 394
بازدید کل : 103692
تعداد مطالب : 1119
تعداد نظرات : 22
تعداد آنلاین : 1

نگاهی به فراسوی آسمان




گالیله ایتالیایی بعد از این که دوربین فلکی خود را ساخت و با آن سیارات دنیای خورشیدی را از نظر گذرانید متوجه شد که ان سیارات اطراف خود می گردند . با توجه به این که گالیله به خوبی می دانست که زمین مانند دیگر سیارات سامانه خورشیدی میگردد باید حدس زده باشد که زمین هم مانند دیگر سیارات اطراف خود می گردد اما اثری از حدس او در اثارش نمی بینیم ، آیا آن دانشمند از بیم سازمان تفتیش عقاید مجبور شد حرکت زمین به دور خورشید را انکار نماید .
از ترس همان سازمان جرعت نکرد بگوید که زمین اطراف خود میگردد ، چون اگر بعد از توبه و استغفار صحبت از حرکت زمین ( حرکت وضعی ) میکرد , چون توبه خود را شکسته بود نمی توانست او را از زنده سوختن در اتش نجات دهد ، زیرا سوء نییت او در سازمان تفتیش عقاید به ثبوت میرسید .
گالیله نه فقط در زمان حیات صحبتی از گردش زمین در اطراف خود نکرد ، بلکه بعد از مرگ هم در نوشته هایش چیزی دیده نشد که نشان بدهد وی به گردش زمین اطراف خود پی برده بود .

در قرن شانزدهم میلادی یک دانشمند اختر شناس دیگر در دانمارک میزیست که عقیده به گردش زمین در اطراف خورشید داشت و به اسم ( تیکو براهه ) خوانده میشد . تیکو براهه از طبقه اشراف دانمارک به شمار می آمد و بر عکس ( کوپور نیک ) لهستانی که گاهی محتاج نان شب بود با تجمل میزیست و در کاخ خود مهمانی های با شکوه برگذار میکرد .
تیکو براهه در سال 1601 میلادی و اولین سال قرن هفدهم زندگی را بدرود گفت . مردی بود که مطالعات نجومی او خیلی به ( کپلر ) المانی کمک کرد و بدون تیکو براهه کپلر آلمانی نمی توانست سه قانون مشهور خود را مربوط به حرکت سیارات از جمله زمین اطراف خورشید کشف کند .

تیکو براهه نتوانست به گردش زمین به اطراف خود پی ببرد و اگر پی میبرد میگفت همان طور که حرکت زمین را اطراف خورشید علنی تاکید میکرد .
تکیو براهه در کشوری میزیست که سازمان تفتیش عقاید در آنجا ( در کشور دانمارک ) شعبه دیگر نداشت ، و اگر به گردش زمین به دور خور پی میبرد بدون ترس ابراز میکرد . کوپر نیک لهستانی و کپلر آلمانی هم از این جهت نظرییه خود را راجع حرکت زمین اطراف خورشید علنی ابراز کردند که خارج از قلمرو قدرت سازمان تفتیش عقاید میزیستند .
در همان موقع که سازمان تفتیش عقیده با شدت مانع از این بود که نظریه کردش زمین اطراف خورشید ابراز شود مستحجن ترین کتابهای مخالف عفت علنی در دست مردم بود ‚سازمان تفتیش عقاید جلوی آن کتاب ها را نگرفت و به نویسنده گانش کاری نداشت .
کپلر آلمانی که در سال 1630 میلادی زندگی را بدرود گفت با سه قانون که راجع به حرکت سیارات کشف کرد نه فقط در آن روزها ، دنیای علم را وادار به تحسین نمود بلکه امروز هم هر کس که قوانین سه گانه او را می خواند زبان به تحسین میگشاید و یکی از قوانین وی این است که خط سیر سیارات از جمله کره زمین در اطراف خورشید بر خلاف آنچه کپر نیک تصور میکرد ، مدور نیست بلکه بیضوی میباشد و خورشید در یکی از دو کانون بیضی قرار گرفته است .

در نیمه دوم این قرن که پرتاب سفینه های فضایی به آسمان رفته رفته کاری عادی شد حقیقت قانون اول کپلر مبنی بر این که خط سیر هر سیاره اطراف خورشید بیضوی است و در مورد سفینه های فضایی به ثبوت رسید‚ برای این که سفاین فضایی هم که با دست بشر به فضا فرستاده میشود در پیرامون زمین یا ماه یک مدار بیضی را طی میکند .
آن دانشمند بزرک که با کشف سه قانون نجومی نبوغ خود را به ثبوت رسانید نتوانست به حرکت زمین پی ببرد .
ولی امام جعفر صادق ( ع ) در دوازده قرن قبل از این در یافت که زمین اطراف خود میگردد و انچه سبب توالی روز و شب میشود گردش خورشید در اطراف زمین نیست ( که ایشان ان را از لحاظ عقلی غیر قابل قبول میدانست ) بلکه گردش زمین در اطراف خود سبب میگردد که روز و شب به وجود بیاورد و دائم نیمی از زمین تاریک و شب باشد و نیم دیگر روشن و روز .

قدما که عقیده به کروی بودن زمین داشته می دانستند که پیوسته نیمی از زمین شب است و نیمی دیگر روز ولی آنها روز و شب را ناشی از حرکت خورشید در اطراف کره زمین میدانستند .

چه شد که امام جعفر صادق ( ع ) در دوازده قرن قبل از این توانست پی ببرد که زمین اطراف خود می گردد و در نتیجه روز و شب به وجود می اید ؟
دانشمندان قرون پانزدهم و شانزدهم و هفدهم میلادی که نام جند نفر از آنها برده شد با این که قسمتی از قوانین مکانیک نجومی را کشف کرده بودند نتوانستند پی ببرند که زمین به دور خود می گردد و چگونه امام جعفر صادق در نقطه ای دور افتاده چون مدینه که از مراکز علمی آن روز دور بود توانست دریابد که زمین اطراف خود می گردد .
مراکز علمی در آن روز قسطنطنیه و انطاکیه و جندی شاپور بوده و هنوز بغداد از نظر علمی آن قدر اهمییتی نداشت که دارای مرکزیت باشد و در آن سه مرکز کسی پی نبرده بود که زمین اطراف خود می گردد و از آن گردش شب و روز پدید می آید . ایا امام جعفر صادق ( ع ) که به این حقیقت علمی پی برده بود از قوانین مکانیک نجومی اطلاع داشت و می دانست که اثر نیروی جاذبه که با دو شکل ، یکی به شکل نیروی فرار از مرکز و دیگر به شکل نیروی جذب به سوی مرکز بروز می کند سبب میگرد که اجرام آسمانی دور خود بگردند .
چون بعید است که ایشان بدون پی بردن به این دو شکل توانسته باشند به حقیقت گردش زمین به اطراف خود پی ببرند .

برگرفته از : کتاب مغز متفکر جهان شیعه ترجمه ذبیح الله منصوری



سه شنبه 4 بهمن 1390برچسب:, :: ::  نويسنده : احسان

گفتیم که در مباحث علمی گذشته مبحثی وجود ندارد که امام جعفر صادق راجع به آن اظهار نظر نکرده باشد و بعضی از نظریه های او به طوری که میبینیم دلیل بر نبوغ علمی وی می باشد . از جمله راجع به نور ستارگان فرموده اند که در بین ستارگان که شب در آسمان می بینیم ستارگانی هستند که آن قدر نورانی میباشند که خورشید در قبال آنها تقریبا بی نور است .
اطلاعات محدود نوع بشر راجع به کواکب مانع از این بود که در زمان امام جعفر صادق ( ع ) و بعد از او تا این اواخر به واقعیت این گفته پی ببرند و فکر میکردندآنچه امام جعفر صادق ( ع ) راجع به نور بعضی از ستارگان گفته دور از عقل و قابل قبول نیست و محال میباشد که این نقطه های کوچک و نورانی که موسم به ستاره است آن قدر پر نور باشد که خورشید در قبال آنها بی نور جلوه کند .

امروز که دوازده قرن و نیم از زمان امام جعفر صادق میگذرد ثابت شده آنچه آن مرد بزرگ گفته صحت دارد و در جهان ستارگانی است که خورشید ما در قبال نور آنها یک ستاره خاموش به شمار می آید .

این اجرام نورانی به اسم ( کوازار یا اختروش ) خوانده میشود و بعضی از آنها تا زمین 9 هزار میلیون ( نه میلیارد ) سال نوری فاصله دارد و موجی که امروز و امشب از آن ستارگان به چشم رادیو تلسکپها میرسد 9 هزار میلیون سال در راه بوده تا این که به زمین رسیده است .
گفتیم ( امروز و امشب ) و ممکن است که تصور کنید که اشتباه می کنیم چون در روز نمی توان ستارگان را دید . اما ندیدن ستارگان در روز ، جزء موارد ضعف دوره ای بوده که نوع بشر رادیو تلسکوپ نداشت و امروز با داشتن رادیو تلسکوپ هایی مانند ( آرسیبو ) در ( پورتوریکو ) که قطر آن سیصد متر است می توانند هنگام روز هم ستارگان را ببینند .
روشنایی بعضی از این ستارگان موسوم به ( کوازار ) ده هزار میلیون برابر نور خورشید ما میباشد برای مطالعه در این ستارگان که اولین آنها در سال 1963 میلادی کشف شد و تا کنون بیش از 200 تای آنها را کشف کرده اند مشغول مطالعه جهت ساختن یک رادیو تلسکوپ هستند که وسعت دوربین آن همانند دوربینی است که 30 هزار متر ( سی کیلومتر ) عرض دارد .

خورشید که در قبال کوازارها یک چراغ خاموش است با این که در هر 24 ساعت چهار صد میلیارد تن هیدروژن را مبدل به هلیوم میکند تا این که سیارات دیگر دارای نور و حرارت باشند تا 5 میلیارد سال دیگر خاموش نخواهد شد .
وقتی عمر خورشید ما این قدر باشد میتوان از روی حدس و تخمین فکر کرد که عمر یک کوازار چه قدر میباشد . با یک مقایسه و تخمین ساده عمر کوازار از نوع انهایی که با زمین 9 هزار میلیارد سال نوری فاصله دارد از هزار میلیارد سال بیشتر است و چون در این جهان خورشید هایی هم مثل خورشید ما وجود دارد که میلیارد سال دیگر خاموش خواهد شد ناگزیر به حکم عقل و علم باید تصدیق کنیم که ما در یک دنیای واحد زندگی نمی کنیم و دنیا های متعدد جزء هستی است .
حتی اگر جلوی چشم منجبین ما بعضی از ستارگان خاموش نمی شدندو از بین نمی رفتند تفاوت بین عمر ستاره ها به ما ثابت می کرد که دنیا های متعدد وجود دارد و عمر بعضی از آنها مثل عمر خورشید 10 میلیارد سال که 5 میلیارد سال آن باقی مانده و عمر بعضی دیگر چون کوازار هزار میلیارد سال و شاید بیشتر .
امام جعفر صادق فرمودند : دنیا منحصر به یکی و دو تا نیست و دنیا های متعدد وجود دارد این گفته امروز به طوری غیر قابل تردید به ثبوت می رسد هزارها دنیا ، چون دنیای خورشیدی از بین می رود ولی کوازار ها باقی میماند . این دنیا های متعدد بر طبق نظریه امام جعفر صادق به دو دسته تقسیم میشود ، دسته ای عالم اکبر و دسته ای دیگر عالم اصغر .
ما فکر می کنیم که چون عوالم اکبر و عوالم اصغر هست لذا عوالم اوسط هم بایستی وجود داشته باشد . ولی چون امام جعفر صادق نامی از عوالم اوسط نبرده و ضروری نمی دانسته اند که از آن عوالم نامی ببرند و تعریف اکبر و اصغر شامل تمام عوامل هستی می شود مگر این که دو عالم مساوی باشند .
چون هر عالم نسبت به عالم دیگر بزرگتر است یا کوچکتر و اگر دو عالم مساوی باشد باز هر یک از آن دو نسبت به عوالم دیگر بزرگتر یا کوچکتر است لذا امام جعفر صادق تعریف عوالم اکبر و اصغر را برای عوالمی که در هستی وجود دارد کافی دانسته است .
از شماره عوالم اکبر و اصغر از ایشان سوال کردند و ایشان جواب دادند که جز خداوند هیچ کس از شمار عوالم اکبر و اصغر اطلاع ندارد و با هیچ عدد نمی توان شمار عوالم را تعیین کرد .
علم امروزی این گفته امام جعفر صادق را تصدیق می نماید و هر قدر نجوم پیشرفت می کند منجمین میفهمند شماره کهکشان ها و ستارگانی که در جهان هست بیش از آن میباشد که تصور می کردند و حتی شماره ستارگان جهان از عددی که ( ارشمیدس ) معروف در سه قرن قبل از میلاد برای ذرات دنیا ذکر کرده بود بیشتر است . ارشمیدس می گفت شماره ذراتی که در جهان هست عدد ( 10 ) به توان 63 میباشد یعنی اگر عدد 10 را شصت و سه بار در خودش ضرب کنیم ذراتی که در جهان هست به دست می آید .
روزی که ارینگتون شماره اتم های هستی را با این فرمول ریاضی حساب کرد و گفت تعداد اتم های موجود در جهان 10 به توان 80 است منجمین عقیده داشتند که شماره کهکشان ها به طور تقریب یک میلیون عدد است .
ولی با ساخت تلسکوپهای بزرگی همچون کوه پالومار و رادیو تلسکپها ، این پیش بینی نیز غلط در آمد . بنا براین منطقی ترین نظریه راجع به شماره دنیا های بزرگ و کوچک همان است که امام جعفر صادق ( ع ) فرمودند و اظهار کردند که غیر از خداوند کسی از تعداد دقیق آنها خبر ندارد.
فرق بین عالم کبیر و عالم صغیر از لحاظ امام جعفر صادق در حجم آن است نه در جرم آن و این هم نظریه ای هست که علم فیزیک امروز آن را تصدیق می کند . همان طور که اگر فضای خالی بین الکترونها و هسته اتم از بین برود کره زمین به اندازه توپ فوتبال می شود ولی وزن توپ مساوی است با وزن کره زمین در حال حاظر‚ بنا بر نظریه امام جعفر صادق آنچه در عالم اصغر هست در عالم اکبر هم وجود دارد ولی با حجم وسیعتر و آنچه در عالم اکبر هست در عالم اصغر وجود دارد اما با حجم کمتر و خواص آنچه در عالم اکبر هست با خواص آنچه در عالم اصغر وجود دارد فرق نمی کند جز این که حجم آن کمتر میباشد . بنابراین اگر قدرت باشد با هر عالم اصغر می توان یک عالم اکبر ساخت و هر عالم اکبر را می توان به شکل عالم اصغر در آورد .
وقتی ما این نظریه ها را میشنویم تصور می کنیم که به درس یک استاد فیزیک امروزی گوش می کنیم یا این که یکی از کتب جدید فیزیک را می خوانیم و حال آن که نظریه هایی است که در دوازده قرن و نیم قبل ابراز شده است .
از امام جعفر صادق پرسیدند : جهان چه موقع به وجود آمده ؟ ایشان در جواب گفتند : جهان پیوسته بوده است . از ایشان پرسیدند تاریخ پیدایش جهان را بگویید ؟ فرمودند :نمی توانم تاریخ پیدایش جهان را بگویم .
شیعیان چون برای امامان خود قائل به اعجاز هستند عقیده دارند که امام جعفر صادق نخواست که تاریخ پیدایش جهان را بگوید وگرنه به مناسبت دارا بودن علم امامت از تاریخ پیدایش جهان آگاه بوده است . به عقیده شیعیان ( که قائل به علم امامت و اعجاز امام هستند ) امام جعفر صادق فقط در این مورد سکوت نکرده بلکه در موارد دیگر هم جواب پرسش کنندگان را نداده است . چون مصلحت نوع بشر را در این نمی دانستند که آدمیان از اسرار آگاهی به هم برسانند چون وقوف بر بعضی اسرار سبب میشود که شیرازه زندگی آدمیان گسسته شود .
بعضی دیگر از شیعیان به این عقیده اند که مردی چون امام جعفر صادق که آن همه علوم را در دسترس مردم قرار داد مضایقه نداشته از این که بگویید جهان در چه تاریخی به وجود آمده است اما چیزهایی که از محالات باشد در خارج از کادر علم امامت است و امام نمی تواند کار محال بکند .
در مجموع شیعیان مومن معتقدند که امام جعفر صادق ( ع ) از تاریخ پیدایش جهان آگاه بوده اما نخواستند که آن را بگویند تا این که آشفتگی بین آدمیان به وجود نیاید . امام جعفر صادق گفته اند که اگر از امروز تا روزی که من زنده هستم از من بپرسید که قبل از جهان چه وجود داشته است به شما می گویم که جهان وجود داشت و این موضوع به طور واضح میرساند که امام جعفر صادق جهان را ازلی می دانسته است .
یکی از نظریه های جالب توجه امام جعفر صادق مسئله انبساط و انقباض جهان ها میباشد . او گفت دنیا هایی که وجود دارد به یک حال نمی ماند و گاهی وسعت به هم می رسانند و زمانی از وسعت آن کاسته میشود و منقبض می گردد و هر یک از این انبساط ها و انقباض ها دوره ای دارد و در یک دوره دنیا ها منبسط میشود و در دوره ای دیگر منقبض می گردد . اکثر دانشمندان معتقد بوده اند این نظریه یک تخیل است و می گفتند چیزی که امام جعفر صادق فرموده اند به آن پایبند نیستند در صورتی که یک دانشمند وقتی چیزی می گوید به صحت آن پایبند است و مرتبه دانشمندان بیشتر از آن است که چیزی که صحت ندارد را ابراز نماید تا این که در قرن 18 میلادی به این طرف دوربین های نجومی قوی تر شد و منجمین نه فقط به وسیله این دوربین های نجومی اجرام دنیای خورشیدی را بهتر از گذشته دیدند بلکه تنوانستند اجرامی را که در خارج از منظومه شمسی قرار گرفته نیز بهتر ببینند و در نیمه قرن نونزدهم میلادی توانستند از روی نور ستارگان به بعضی از عناصر سازنده آنها نیز پی ببرند و با رصدهای مداوم اروین هابل آمریکایی در قرن بیستم این نظریه امام جعفر صادق نیز اثبات شد و انبساط جهان تائید شد که اکنون از بدیهات اختر فیزیک و کیهانشناسی محسوب میشود و کهکشان ها در حال فاصله گرفتن از هم با سرعت های زیاد هستند که هر چه فاصله کهکشان ها از هم دورتر باشد با سرعت بیشتر از هم دور میشوند . 

برگرفته از: کتاب مغز متفکر جهان شیعه ترجمه ذبیح الله منصوری



سه شنبه 4 بهمن 1390برچسب:, :: ::  نويسنده : احسان

جابر از امام جعفر صادق ( ع ) پرسید : ستارگان نورانی که دائم در حال حرکت هستند و بعضی از آنها را در فواصل معین میبینیم چه میباشند و چرا حتی یک روز از حرکت باز نمی ایستند ؟ امام جعفر صادق گفتند : هر یک از ستارگان آسمان یک جهان است در جهان بزرگ که مجموعه تمام اجرام میباشد .

حرکت دائمی ستارگان برای این است که سقوط نکنند و در هم نریزند و نظم دنیا از بین نرود و این حرکت همان حرکت دائمی است که حیات از آن به وجود می آید یا این که خود حرکت حیات است و وقتی حرکت متوقف شود حیات از بین میرود ولی خداوند این طور مقدر کرده است که حرکت در هیچ موقع متوقف نگردد تا این که پیوسته حیات باشد و بقای زندگی که به سود موجودات این جهان است نیز از کرم خداوند منبعث میشود .

خداوند که بی نیاز است احتیاج ندارد که در جهان پیوسته حرکت و در نتیجه زندگی وجود داشته باشد .
حرکت و نتیجه آن زندگی ، موهبتی است که از طرف خداوند به موجودات داده شده و تا روزی که خداوند مقدر کرده حرکت و زندگی ادامه خواهد یافت .

جابر پرسید شکل ستارگان در فضا چگونه است ؟
اما جعفر صادق جواب دادند ، بعضی از ستارگان اجرام جامد هستند (سیارات ) و بعضی از اجرام مایع میباشند (بعضی از اقمار سیارات ) و بعضی دیگر از ستارگان آسمان از ابخره( گاز ) به وجود آمده اند. جابرین حیان پرسید : چگونه میتوان قبول کرد که ستارگان آسمان از ابخره( گاز ) باشند و آیا ممکن است که بخار این طور که ما هنگام شب ستارگان را می بینیم دارای درخشندگی باشد ؟ امام جعفر صادق فرمودند : تمام ستارگان از ابخره تشکیل نشده اند و لی ستارگانی که از ابخره تشکیل گردیده اند گرم هستندو گرمای زیاد سبب درخشندگی ستاره می شود همان طور که گرمای زیاد سبب درخشندگی خورشید می گردد و به نظر من خورشید هم از ابخره است .

جابر پرسید چه می شود که حرکت ستارگان مانع از سقوط آنان می گردد ؟
امام جعفر صادق فرمودند : آیا یک فلاخن را که درآن سنگ باشد اطراف سر چه خوانیده اید ؟ جابرجواب مثبت داد . امام جعفر صادق اظهار کرد که آیا هنگام چرخانیدن فلاخن ناگهان آن را متوقف کرده ای ؟ جابر جواب داد متوقف نکرده ام . امام جعفر صادق گفت مرتبه ای دیگر اگر فلاخن را بر گردش در آوردی یک مرتبه آن متوقف کن تا این که بدانی چه می شود و بعد از توقف فلاخن سقوط میکند و سنگی که در آن است بر زمین می افتد و این قرینه ای است برا ی این که اگر ستارگان دائم در حرکت نباشند سقوط می کنند .
جابر گفت شما فرمودید : که هر یک از ستارگان که ما می بینیم یک جهان است .
امام جعفر صادق تصدیق کردند . جابر پرسید که آیا در آن جهان ها مانند این جهان ما انسان زیست می نماید ؟ امام جعفر صادق فرمودند : که در مورد انسان نمی توانم به تو جواب بدهم و بگویم در جهان های دیگر آیا انسان زندگی می نماید یا نه ؟ اما تردید ندارم که در جهان های دیگر موجودات جان دار زندگی می نمایند که آنها را به مناسبت دوری ستارگان از ما نمی بینیم .
جابر پرسید شما به چه دلیل می گوئید که در دنیا های دیگر موجودات جاندار زندگی می کنند ؟
امام جعفر صادق فرمودند از روی گفته خدا ، من در این قسمت تردید ندارم و دلیل من کلام خالق یگانه است که محکمتر از آن دلیلی وجود ندارد و خداوند در کنار انسان نام از جن می برد و جن از موجودات جانداری هستند که دیده نمی شوند یعنی ما آنها را نمی بینیم و گرنه بر خالق چیزی پنهان و پوشیده نیست و همه چیز به نظرش می رسد و شاید جن ها که در جهان دیگر زندگی می کنند انسان هایی چون ما یا برتر از ما باشند .
جابر پرسید منظور از انسانهایی برتر از ما چیست ؟
امام جعفر صادق گفتند : شاید آنها انسانهایی هستند که بعد از زندگی کردن در جهانی این چنین به دنیایی بهتر منتقل شده اند همان طور که ما بعد از مرگ اگر ثواب کار باشیم در دنیایی بهتر از این دنیا زندگی خواهیم کرد .

جابر پرسید : از این قرار بعد از این که ما پس از مرگ زنده شدیم در یکی از ستارگانی که شبها می بینیم زندگی خواهیم کرد . امام فرمودند : من نمی توانم به تو بگویم بعد از این که از خواب مرگ بیدار شدیم جای ما در کجا خواهد بود و شاید جای ما در همین جهان خواهد بود که اکنون در آن زندگی می کنیم و برای خدا اشکال ندارد که در همین جهان برای بندگان ثواب کار خود بهشت و برای بندگان گناه کار دوزخ به وجوب بیاورد یا این نوع که بشر را بعد از این که از خواب مرگ بیدار کرد در جهان دیگر جا بدهد .
جابر گفت : آیا خدا وند اینک می داند که جهان آینده ما بعد از این که از خواب مرگ بیدار شدیم در کجاست ؟ یا این که بعد از این که ما را زنده کرد تصمیم خواهد گرفت که مکانی را اختصاص به سکونت ثوابکاران و گناه کاران بدهد .
امام جعفر صادق جواب دادند که خداوند ازلی و ابدی است ( یعنی هرگز به وجود نیامده و هرگز از بین نخواهد رفت ) . او دانا و توانای مطلق است و برای او کذشته و آینده وجود ندارد و هرچه شد و هرچه باید بشود بر او اشکار میباشد . هرگز در جهان واقعه ای اتفاق نیفتاده که خداوند آن را پیش بینی نکرده و خود فرمان وقوع آن را صادر نکرده باشد . هرگز در دنیای واقعه ای اتفاق نخواهد افتاد که خداوند آن را پیش بینی ننموده و یا فرمان صادر نکرده باشد که آن واقعه در زمان معین اتفاق بیفتد .

اگر ممکن بود که در این جهان یک واقعه در اینده دور اتفاق بیفتد که خداوند آن را پیش بینی نکرده باشد العیاز باالله ، موجودیت خداوند منتقی می شود و او دیگر خدا نیست . بلکه آن واقعه که بدون پیش بینی خداوند و بدون فرمان او به وجود آمده‚ خدا میشود چون ان واقعه که توانسته خود را از سلطه علم و توانایی خداوند نجات بدهد لابد عالم تر و توانا تر از خداوند می باشد لذا او شایستگی خدایی را دارد این است که خداوند نه فقط قبل از مرگ نوع بشر می داند که بعد از این که انسان را زنده کرد وی را در کجا مسکن خواهد داد .

بلکه از اولین لحظه که آدم را به وجود آورد این موضوع را پیش بینی کرده بود .
جابر گفت : این که شما فرمودید خداوند از لحظه اول همه چیز را پیش بینی کرده و هر واقعه را که بایستی در جهان روی بدهد تعین و زمان وقوع آن را هم مقرر نموده است . امام جعفر صادق فرمودند لازمه ازلی و ابدی بودن و لازمه دانا و توانای مطلق بودن همین است .
جابر اظهار کرد فکر من این است که خداوند بر این علت که همه چیز را پیش بینی کرده و هر فرمان که باید صادر شود صادر نموده و هر نوع تصمیم و اقدام و ابتکار جدید را از خود صلب کرده است و او تا روزی که هست بایستی دست بر دست گذارد چون کاری ندارد که بکند و هر چه باید بکند کرده و هر چه را که باید پیش بینی نماید ، پیش بینی نموده است .

امام جعفر صادق گفت : ای جابر سوالی از من کردی که ادراک جواب آن از حوصله فهم بشری خارج است. چون فهم بشری قادر نیست که به جنبه ازلی و ابدی خداوند و دانایی و توانایی مطلق او پی ببرد و چون نمی تواند آن را ادراک نماید دچار این ایراد میشود که چون خداوند همه چیز را پیش بینی کرده و آنچه باید به انجام برساند ، به انجام رسانیده ، بنا براین در پهنه نا محدود و ابدی موجودیت خود دیگر کاری ندارد که بکند .

امام فرمودند : ای جابر آیا می توانی فکر بکنی که مدت ازلی و ابدی بودن خواوند چه قدر است ؟
جابر گفت : آیا 10 هزار سال بیشتر است ؟
امام فرموند : بلی ای جابر .
جابر گفت : آیا از 50 هزار سال بیشتر است ؟
امام فرمودند : بلی ای جابر .
جابر گفت : آیا یکصد هزار سال بیشتر است ؟
امام پاسخ مثبت دادند .
جابر پرسید آیا از یکصدو پنجاه هزار سال بیشتر است ؟
امام پاسخ مثبت دادند .
جابر گفت : فکر من بیشتر از این پیش نمی رود .
امام جعفر صادق گفتند : ای جابر تو می توانی ارقامی بزرگتر از یکصدو پنجاه هزار سال را بگویی ؟
فاصله بین ازل و ابد را با نیروی فکر اندازه بگیر . اما تصدیق می کنم که وقتی صحبت از ازلی و ابدی می شود فکر بشری نمی تواند آن را ادراک نماید که ازل از چه موقع شروع شده و ابد تا چه موقع ادامه خواهد یافت . محاسبه کردن برای کشف مدتی که بین مبدا ازل و منتهای ابد وجود دارد از قوه فکر و حساب بشری خارج است .



سه شنبه 4 بهمن 1390برچسب:, :: ::  نويسنده : احسان

می گویند اولین فردی که نگاهی ویژه به آسمان انداخت حضرت ادریس بود ، بعد از او افراد بسیاری به آسمان نگاه کردند اما در قرن دوم هجری محمدبن خوارزمی نقش مهمی را در پیشرفت علم نجوم ایفا کرد و اولین رصدخانه نیز در کنار رود دجله و فرات توسط برادران بنوموسی ساخته شد. علم نجوم در این سرزمین ها با ساختن ابزار محاسباتی نجومی به نام « اسطرلاب » و نوشتن کتابهایی در باب ستاره شناسی رونق گرفت . در قرن هفتم خواجه نصیرالدین طوسی ، رصدخانه ای را در مراغه ساخت و درست در همین قرن بود که نخستین تقویم مکانیکی دندانه دار که مشخص کننده 365 روز بوده ، ساخته شد.



یک شنبه 8 خرداد 1390برچسب:, :: ::  نويسنده : احسان

اِنَّ في خَلِق السَّماواتِ وَ الأرِض وَ اخِتلافِ الَّیلِ وَ النَّهاِر وَ الفُلکِ الَّتي تَجري فِي البَحِر بِما یَنفَعُ النّاسَ وَ ما انزَلَ اللهُ مِن السّماءِ مِن ماءٍ فَأحیا بِهِ الارضَ بعدَ مَوتِها و بثَّ فیهامِن کلِّ دابَّةٍ و تصریفِ الِّریاحِ و السَّحابِ المُسَخَّرِ بَینَ السماء و الارض لایاتٍ لِقَومٍ یَعقِلون.
«آیه ی 164 سوره بقره»
درآفرینش آسمان ها و زمین، و آمد و شد شب و روز،و کشتی هایی که در دریا به سود مردم در حرکتند،و آبی که خداوند ازآسمان نازل کرده و با آن زمین را پس از مرگ زنده نموده و انواع جنبندگان را درآن گسترده،و (همچنین) در تغییر مسیر بادها و ابرهایی که میان زمین وآسمان مسخرند نشانه هایی است (از ذات پاک خدا و یگانگی او) برای مردمی که عقل دارند و می اندیشند

 




ادامه مطلب ...


چهار شنبه 31 فروردين 1390برچسب:, :: ::  نويسنده : احسان

صفحه قبل 1 صفحه بعد